دخترم - غزل


شنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۵

عادت می کنیم

ببینم شماها چند وقته که هویج پلو نخورده اید؟ یا یک غذایی از این دست؟ عادت کرده ایم که غذاهایی را که سریع و راحت آماده می شن بخوریم و صدالبته تکراری. درسته؟ ولی پختن همین هویج پلو وقت زیادی هم نمی گیره.
وقتی که میرین فروشگاه، طبق عادت میرین سر فلان قفسه و تند تند از روی لیست اقلامی که نوشته اید که توی خونه ندارین و باید خریده شود، مایحتاج تون رو از قفسه برمیدارید بدون اینکه یک نگاهی به اینور و اونورش بندازین و میرین سر صندوق و پولش میدین و بیرون میایین؟ چند نفر از شماها اینطوری هستین؟ البته ایران فروشگاه های آنچنانی با مواد غذایی متنوع نداره. بگذریم...
یکمی دقت کنین... بسیاری از رفتارهای ما ناخود آگاه از عادت سرچشمه می گیره نه چیز دیگری... مثلا" اگه دوست دارین برای خونه تون فرش یا مبل فلان مدل بخرین به خاطر این است که عادت کرده اید بهش، عادت کردن به گروه خیلی خاص از مدل مثلا" مبل. به خاطر اینکه ذهن تون چیز دیگری غیر از اون طلب نمی کنه. بد نیست یکمی دیدمون را بازتر کنیم و به اینور و اونور با دقت نگاه کنیم...
تغییر و تنوع همیشه نه تنها خوبه که لازم و ضروری هست... به نظر من تنوع توی زندگی خیلی مهم هست. حتی اگه به اندازه جابه جا کردن جای تنها گلدون موجود در خونه تون باشه.
فکر نمی کنم که خیلی هاتون به ابداع و نوآوری هرچند خیلی کوچک توجه کنین و بهش بپردازین. البته همه تون رو به چوب نمی بندم ها، پس صداتون درنیاد لطفا". مثلا" کمی سریال رو بریزین توی ماست و بخورین. همه اش که نمی شه ماست و خیار و یا ماست و لبو باشه که. ماست و مربا هم خیلی خوشمزه ان به جای ماست میوه ایی. هزار نوع نوآوری می شه کرد با تغییر دادن چیزهای خیلی کوچک که صدالبته خیلی وقت ها به چشم نمیان ولی زندگی رو صد برابر دلچسب تر می کنن.
چقدر نطقم آخوندی شد!!! دیگه من یه چند وقتی نیستم تا حس و حال نوشتن رو داشته باشم. ممکنه همین فردا بیام و دوباره بنویسم، ممکنه یه هفته دیگه بیام. ولی این پست رو بزور نوشتم. فعلا"...
پ.ن. : از اون یکی مامان خانوم غزل خوشگل که اینا رو بهم یاد آوری کرد، یک دنیا ممنونم. مرسی عزیزم.