دخترم - غزل


دوشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۵

اعتماد

همه ی ما توی زندگی مون حداقل به یه نفر اعتماد داریم، این یه نفر ممکنه یه دوست، یکی از والدین، همسر و ... باشه. اما اگر عطف به پست قبلی دیگه حتی نتونیم به نزدیک ترین کس زندگیمون که خیانت کرده، یا جنس مخالفمون اعتماد کنیم، چی اونوقت؟
یا اینکه مثل این یه نفر که بی‌اندازه امین خانواده‌ست و مورد علاقه همه. فردی ظاهرا" بسیار مذهبی که دائم اوراد قرآن رو در محاوره به زبان می‌آورد. در اون زمان شاید سن‌اش حدود سال‌های میانی چهل بود با زن و چندین بچه. ولی با این حال کودک آزاری کرده، آیا بازهم باید اعتماد کنیم؟ اگه نه، اونوقت به کی و چقدر باید اعتماد کنیم؟
و هزاران مورد دیگر که باعث از بین رفتن اعتماد میشه و اطراف همه مون فراوونه...
اعتماد گوهریست که اگه از دست رفت دیگه امکان نداره بتونی بدست بیاریش. از طرفی هم زندگی بدون اعتماد امکان نداره. تکلیف آدم هایی که این وسط نمی تونن به کسی اعتماد کنن، چیه؟