دخترم - غزل


دوشنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۸۴

آبله مرغون

بله! با اجازه تون در این سن و سال و در این گرفتاری آبله مرغون گرفتم و مثل اینکه غزل هم بزودی مبتلا میشه. همه جام درد می کنه. جوش های زشت دارن کم کم چهره کریه خودشون را به من نشون میدن. باز خیلی خوشحالم که بیماری لا علاجی نگرفتم. اینجا تک و تنها هستم و هیچ اطلاع و تجربه ای در مورد این بیماری ندارم. خوشحال میشوم که از تجربیات و راهنمائی های شما بهره مند بشم که بتونم این دوره سخت! بیماری را پشت سر بگذارم. همچنین اگه به من بگید که چه کار ها می تونم بکنم که غزل مبتلا نشه یک دنیا از همتون ممنون میشم. راستی این بیماری دوره اش چند روز است؟ از چه موقعی این بیماری واگیر هستش؟ از چه راه هائی سرایت می کنن؟ چی بخورم چی نخورم؟
پ.ن : خدا پدر اینترنت را بیامرزه در اینجا و اینجا به اندازه کافی اطلاعات بدست آوردم. اولا" چه مواظب باشم چه مواظب نباشم غزل آبله مرغون خواهد گرفت. دوما" اگه الان غزل مبتلا بشه بهتره تا اینکه مثل من توی سی سالگی مبتلا بشه. پس برم تا میتونم غزل را بغل کنم و ماچ و بوسه کنم.