ننه سرما
بالاخره ننه سرما اومده شهرمون و جل و پلاسش رو اینجا پهن کرده. خوش اومدی ننه سرما، خیلی هم خوش اومدی ولی ترابخدا زود برو. طاقت ندارم که ببینم همه جا پوشیده از برف، ولی زیر این برفا یه لایه کلفت یخ هست. طاقت ندارم ببینم کسی لیز خورده و طوریش شده. تا غزل جونم بره مدرسه و بیاد و من ببینم غزل سالمه، قلبم اومده توی دهنم. خدایا خودت همه ی بچه ها رو سالم نگه دار. نگرانم. نگران غزلم و همه ی بچه های خوب این دنیا.
۰۸:۵۷ -
مامان غزل
![]() |