من وبلاگ دارم پس هستم.
بعله! خودم با چشم های خودم شاهد مرگ دلخراش کامپیوتر دقیانوسی ام بودم. و اینک هفت خوان آپدیت شدنم:
1 - فکر کردم که چه کار کنم. راه حلش خریدن یک فروند کامپیوتر نو بود.
2 - مرحله بعدی گشاد کردن جیب مبارکه مشترکه من و آقای مهربان یود.
3 - به مغازه کامپیوتر فروشی تشریف فرما شدیم و عملیات خالی کردن جیب با تمام و کمال انجام شد.
4 - کامپیوتر Install گردید.
5- فونت فارسی Install گردید.
6 - برای وصل شدن اینترنت بازهم شاهد عملیات دردناک خالی شدن جیب نازنین بودیم.
7 - در حالی که یک لیوان شیرقهوه کنار دستته این ها را می نویسی.
از همه عزیزانی که به یاد من بودند و جویای حال من شدند خیلی متشکرم. سعی میکنم که دیگه غیبتم غیبت کبری نشه.
۲۱:۵۶ -
مامان غزل
![]() |