دخترم - غزل
دخترم - غزل
یکشنبه، مهر ۱۷، ۱۳۸۴
ماه رمضون و مهمونی
بعد از اینکه مهمونا رفتن، آقای مهربان گفت : ای داد و بیداد! تازه یادم اومد که هیچکدوممون روزه نیستیم. :))
پ.ن. : دست چرتینکوف درد نکنه که جای گاما رو یادم داد.
۱۶:۳۶
- مامان غزل
وبلاگ جات
Free counter