دخترم - غزل


چهارشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۴

غرغر های من

اومدم غرغر بزنم و سبک بشم. چیه؟ چرا اینجوری نگام می کنین؟ همتون غر میزنین منم یکی از شماها. عرضم اینه که خیلی خسته ام و احتیاج به یک تفریح درست و حسابی دارم. این سرما خوردگی هم دست از سرم بر نمیداره و هنوزم گلوم درد میکنه. سرفه های شدیدم امونم رو بریده. کسی نیست بیاد شونه ام رو ماساژ بده؟ اونم به سبک سریال سالها دور از خانه. فیلم اوشین رو که یادتون هست؟ هوای تورنتو هم افتضاح. یا همچین بادی میاد که از سرما می افتین و مریض می شین یا همچین هوا دم می کنه که از گرما می پزین و مریض می شین. بازم بگم؟