دخترم - غزل


شنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۶

بهترین زمان

برای من بهترین زمان، زمانی است که غزل داره کارتون می بینه. من هم میرم پهلوش می شینم و غزل رو روی پاهای خودم می نشونم، تا دلم می خواد می بوسمش، می بویمش، نازش می کنم، می چلونمش. غزل هم چونکه شش دانگ حواسش به کارتونه، مادامی که از چلوندن های من دردش نیاد، نه اعتراضی داره، نه برام محدودیت زمانی میذاره، نه فرار می کنه، نه برام قیافه می گیره، نه خط و نشون می کشه، هیچی! منم آی می تازونم، آی می تازونم!
پ.ن. : این بلاگ رولینگ باز قاط زده.
پ.ن. : سرما راست راستکی شروع شده. از خوردن مرکبات و روزی یه دونه مولتی ویتامین غافل نشین.