اگه من ...
اگه من توی هواپیما باشم و هواپیما سقوط کنه چی؟
اگه من توی هوای آلوده حالم بد بشه، آیا کسی هست که به دادم برسه و من رو در اسرع وقت به بیمارستان برسونه؟
اگه من یه چیزی از رستوران بخرم و بخورم، میتونم مطمئن باشم که غذا کثیف، فاسد یا مونده نیست؟
اگه من بخوام برم خرید کنم، آیا میشه منصفانه با من حساب کنند و جنس را با قیمت دو برابر به من قالب نکنند؟
اگه من بخوام برم عزیزان ببینم، آیا توی ترافیک تهران وقت و اعصاب کافی برام میمونه؟
اگه من بخوام از خیابون رد بشم، هیچ موتور یا ماشین خلافکار جلوی پام سبز نمیشن و تصادف پیش نمیاد؟
اگه من بخوام توی خیابون قدم بزنم، صد تا ماشین به قصد مزاحمت جلوی من وانمیستن؟ متلک بارونم نمی کنن؟
اگه من بخوام کمی خوشحال باشم، بخندم و شاد بپوشم، گناه حساب نمیشه؟
اگه من بخوام قطار سوار شم، جزغاله نمیشم؟
اگه من بخوام توی یه ساختمون باشم، زنده زنده کباب نمی شم؟
اگه من کار اداری داشته باشم، بدون پارتی بازی و رشوه دادن در اسرع وقت و بدون چندین بار رفتن و آمدن کار من حل میشه؟
اگه من توی تهران باشم و زلزله بیاد، میتونم جون سالم به در ببرم؟
اگه من بخوام برم فرودگاه، میشه بدون بازرسی بدنی چندش آور خانم ها و گیر دادن های آقایون اجازه داخل شدن بدهند؟
اگه من تاکسی سوار بشم، نمیدزنم؟
اگه من ...
با این همه اوصاف، آیا میتونم با خیال راحت برای سفر دو هفته ای به ایران برنامه ریزی کنم؟
مردمان بیچاره اعم از زنان، کودکان، نوجوانان در ایران که جای خود دارند.
این ها رو نوشته بودم ولی نمی خواستم پاپلیش کنم. ولی دیگه...
ممکنه با خودتون بگین که وای چقدر من به فکر خودمم. باید به عرض برسونم که این ها رو فقط از دید یه شهروند ایرانی نوشتم. همین و بس.
پ.ن. : نمیگم که: اگه توی آپارتمان باشم و هواپیما مستقیم از توی پنجره بیاد توی اطاق نشیمن، چی میشه؟ یازده سپتامبر یادمون نرفته که.
۲۲:۵۸ -
مامان غزل
![]() |