دخترم - غزل


دوشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۷

چایی

و چقدر حسودیم شد وقتی که از یکی پرسیدم که این لیوان بزرگ چایی پررنگ را این وقت شب می خوری و خوابت هم می بره؟ که جوابش مثبت بود.
این روزها دارم سعی می کنم که اعتیادم به چایی و قهوه را کم کنم. اما همه اش احساس می کنم که چیزی را گم کرده ام یا اینکه چیزی کم دارم... نمی دونم موفق خواهم شد یا نه؟ قهوه که هیچی! مخصوصا" قهوه تیم هورتونز.
هرکاری کردم که به چایی سبز عادت کنم، نشد که نشد. حتی رفتم بهترین و گرونترین چایی سبز خریدم، ولی...