سیاست غزل خانم
غزل : مامان جون میشه لاک دست هایم را با استون پاک کنم؟
من: شما که لاک ندارید.
غزل : پس لاک دستهای شما را پاک می کنم.
من : من نمیخواهم لاک هایم را پاک کنم .
غزل : رنگ لاک شما زشته و باید پاکش کنید .
من : به نظر خودم که رنگ لاک ناخن هایم خوشگل هستند و من خیال ندارم پاکشون کنم.
غزل : آخه این لاک ها مال پیرزنها است و بهتره که پاکشون کنی.
من : (با خنده) خیلی خوب برو استون بیاور و لاک هایم را پاک کن.
همه این حرفها فقط برای این بود که غزل خانم ببینند که استون چگونه عمل میکندو چگونه از آن استفاده میکنند.
۱۶:۴۷ -
مامان غزل
![]() |